هستيهستي، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

هستی دنیای مامان

هستی یه دختر باهوش و خوشگل و پر انرژی...

سلام دردونه مامان

اين يه دونه عكس از بهار 91 رفته بوديم پلاژ ساري توي سيستم اداره داشتم گفتم بزارم برات تا بقيه عكسهاي جديدت رو از توي كامپيوتر خونه برات بزارم مامان جونم... ...
17 خرداد 1391

سلام زندگي مامان

بايد ببخشي من رو كه الان حدود 40 روزه كه توي وبلاگت مطلب و عكس نزاشتم مامان جون خيلي درگير كار و درسم شدم ، البته عشقم عكس كه هر روز ازت ميگرم، ولي هنوز فرصت نكردم كه اونا رو بريزم توي كامپيوتر تا چند روز ديگه يه عالمه از عكساي خوشگلت رو برات مي زارم. ...
6 خرداد 1391

عشق مامان خودش رو به خواب زده

چند روز پيش داشتيم با هم تو اطلاقت بازي مي کرديم دويدي رفتي توي پذيرايي گفتم مامان جون کجا رفتي ديدم جواب نميدي اومدم ديدم روي کاناپه دراز کشيدي، گفتم عشقم خوابيدي جواب ندادي ولي خنديدي اينم عکست در همون لحظه... ...
15 فروردين 1391

عشق مامان وقتي با لباس احرام خوابيده بودي

داشتم توي کامپيوتر عکس هاي قديمي رو چک مي کردم اين عکست رو ديدم مامان جون اين عکس در تاريخ 17/2/1390 وقتي در شهر مقدس مدينه محرم شديم بريم سمت خانه خدا ازت گرفيم توي بغلم خوابت برده بود مثل ماه شده بودي خاله آزيتا ازت عکس گرفت حالا ديدمش گفتم بزارم توي وبلاگت تا بعداً خودتم اين عکس و ببيني. ...
15 فروردين 1391

اين عکس عشقم وقتي با کفش هاي خاله آزيتا داشت مي رقصيد

عروسک مامان چون تو به کفشهاي پاشنه بلند علاقه داري و مدام کفش هاي من و آزيتا و ماماني ها رو مي پوشي اون رو هم کفشهاي خاله آزيتا رو پوشيده بودي و داشتي مي رقصيدي منم اين عکس خوشگل رو ازت گرفتم مامان جون. ...
14 فروردين 1391

اينم عکس عشقم وقتي داشت استخوان خورش قيمه رو مي خورد

جمعه ها چون هم  من و بابا اسي خونه هستيم. ناهار ها رو با هم مي خوريم. خورش قيمه درست کرده بودم مامان جون بعد تو گفتي استخوان رو مي خوام بخورم اينم عکست مامان فدات بشه عروسک. ...
14 فروردين 1391

دوباره سلام

عشق من توي روزهاي نوروز 1391 خيلي عکس هاي خوشگل از تو گرفتم، ولي هنوز آماده نکردم بزارم توي وبلاگت تا چند روز ديگه همه رو برات آماده مي کنم که ببيني. از عکس هاي مسافرت به شمال گرفته تا سيزده به در
14 فروردين 1391

سال نو مبارک

خداوندا در اين واپسين روزهاي سال همواره دعاي ما اين بوده که، خدايا دست ما به آسمانت نمي رسد اما تو که دستت به زمين مي رسد، عزيزانم را تا عرش کبرياي خود بلند کن و بهترين حالات را برايشان در نظر بگير. پيشاپيش سال نو مبارک دختر خوشگلم امسال سومين بهاري است که تو رو در کنار خودمون داريم مثل يک گل زيبا و خوشبو تمام فضاي خونه رو معطر کردي، عزيز دل مامان انشاالله که 1000 تا بهار ديگه رو ببيني هميشه عاشقت مي مونيم . مامان افسون و بابا اسي   ...
28 اسفند 1390