وقتي هستي جون انگشترهاي مامان و دستش کرد
سلام عشقم ديروز که از اداره اومدم خونه رفتي انگشتر ها و ساعتم رو که از دستام درآوردم آوردي کردي انگشتات بعد دستاتو گذاشتي روي هم گفتي ازم عکس بگير مامان افسون اينم عکس دستات ...
من فداي اون دستات و هيکلت بشم مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی